فهرست مطالب این صفحه
پس از طلاق
همواره چند روز پس از طلاق نوعی افسردگی به سراغ شما میآید که من آن را افسردگی پس از تصمیم می نامم.
در این حالت شما از کاری که انجام دادهاید پشیمان نیستید بلکه خود را تباه شده، زندگی گذشته میبینید.
این افسردگی با یک اضطراب خاص همراه است. این اضطراب دائم از شما میپرسد میخواهید برای آینده چه کاری انجام دهید.
همزمان احساس افسردگی میگوید همه چیز در دنیا برای تو تمام شده است. حال ادامه زندگی به شما بستگی دارد.آیا میخواهید این وضعیت را یک بحران همیشگی بدانید یا اینکه از جای خود بلند شوید و قدم بردارید.
در این مقاله از 7 مرحله برای ایجاد آرامش پس از طلاق صحبت میکنیم، تا طی آن شما به یک آرامش نسبی دست پیدا کنید و بتوانید برای آینده خود برنامهریزی کنید.
مرحله اول: مجلس ترحیم نگیرید
برای آنچه اتفاق افتاده است، عزاداری نکنید. چون این تصمیم را خودتان گرفتهاید و شرایط بوجود آمدنش را با دستان خودتان بوجود آوردهاید.
برای اجرای این مرحله شما نیاز به یک قدرت عظیم درونی دارید. کمتر کسی است بتواند با این دیدگاه به زندگی نگاه کند و دقیقاً همین افراد موفق خواهند شد و بهترین زندگی را به وجود میآورند.
در این روزها حتی اگر از تصمیمی که گرفتهاید، خوشحال باشید بغض غریبی گلوی شما را میفشارد.
عوامل گرفتن مجلس ترحیم را کنار بگذارید. دوستانی که آیه یاس میخوانند، یادگاریها، وسایل و مکان زندگی همه دست به دست هم میدهند که شما را وارد این عزاداری کنند.
مرحله دوم: لباس روشن بپوشید
اتفاق طلاق به اندازه از دست دادن یک عزیز برای شما سنگین است. افراد پس از طلاق ظاهر خود را فراموش میکنند یا به رسم عشق مشکی میپوشند.
بگذارید خیالتان را راحت کنم، هرچه به سمت قطب منفی وجودتان پیش بروید بروید، ذهنتان بستهتر خواهد شد. کمکم برای خود قفسی میسازید که در نهایت در این جهت از بین میروید.
بزرگترین چارچوب این قفس پوشش مشکی است که بدن را از حالت فعال باز میدارد.رنگهای شاد قدرت خلاقیت ذهن را بالا میبرد و باعث میشود ذهن برای حل مشکلات راهکارهای بهتری پیدا کند. از طرف دیگر خلاقیت در شغل را بدنبال خواهد داشت.
مرحله سوم: تفریح شخصی داشته باشید
میگی دلت خوشه تو این اوضاع تفریح؟
دقیقا چنین کاری اولین جرقههای امید را در ذهن شما روشن میکند. اگر در هفته، یک بار با نزدیکان و دوستان خود تفریح سالمی را برنامهریزی کنید، ذهن را وادار میکنید تا گذشته را فراموش کند و برای حل مشکلات و ساخت آینده قدرتمند آماده شود.تا زمانی که ذهن درگیر گذشته باشد روزگار خوبی را نخواهید داشت.
همیشه در حین و بعد از تفریح بهترین ایدهها برای پیشرفت به ذهن شما خواهد آمد.
دو نکته مهم که اینجا یادآور می شویم:
- با چه کسی به تفریح می روید؟
- چه تفریحی دارید؟
این دو مورد سالم بودن تفریح شما را مشخص میکند و شرط پیشرفت شما در این گزینه خلاصه میشود.
اینکه تفریح شما سالم باشد به این معناست که آیا این تفریح باعث رشد و برنامه ریزی ذهن شما میشود یا اینکه باعث ایجاد یک رابطه نامتعارف و از بین رفتن شخصیت سالم شما میشود؟
مرحله چهارم: ورزش کردن بخصوص کوهنوردی و شنا
پس از طلاق بدن تصمیم میگیرد گوشهگیر باشد. بدون هیچ تحرکی به آنچه اتفاق افتاده به عنوان یک شکست بزرگ نگاه کند.
این جاست که ورزش بدن را از این حالت خارج میکند.کوهنوردی ورزشی است که بیشتر به صورت دسته جمعی انجام میشود. اگر شما همراه با یک گروه به کوهنوردی بروید، در این حالت شما احساس تنهایی کمتری میکنید از طرف دیگر هر چه از کوه بالاتر میروید متوجه میشوید، میتوانید خیلی از کارهای سخت را انجام دهید. اما نکته مهم این جاست زمانی که به نوک قله میرسید بزرگترین و جدیدترین احساس به شما شکل میگیرد (انجام کارهای غیر ممکن)
به نظر شما شنا چه تاثیری روی بدن دارد؟
بیشتر وزن بدن را آب تشکیل میدهد. هنگامی که بدن در آب قرار میگیرد انرژی منفی و احساسات سخت شده ذهن، خنثی میشود و شما آرامش بیشتری در خود احساس میکنید.
اینجاست که ذهن شما را راهنمایی میکند. بهترین تصمیمها را در چنین مواقعی میگیرید چون ذهن احساس آزادی میکند و همه محدودیتها را کنار میگذارد و شما را به سمت موفقیت هدایت میکند.
مرحله پنجم: محیط خاطرات خود را حذف کنید
خیلی از همکاران من میگویند از گذشته هرچه به یادگار مانده به خوبی مراقبت کنید و با آن خاطرات زندگی کنید.
به نظر من یادآوری خاطرات گذشته یعنی ادامه زندگی گذشته.یادآوری گذشته دقیقا مثل مرور درسها برای امتحان است.امتحان مجدد زندگی.
شما باید آن وسایل و لوازم که باعث میشود به گذشته فکر کنید، را کنار بگذارید.
دیدن یک عکس، لباسی که در یک روز خاص خریدهاید، مجسمهای نقرهای و حتی یک گلدان گل، باعث میشود شما به آن روزها فکر کنید.
هر لحظه فکر کردن به آن روزها نتیجه های زیر را به همراه دارد.
- فکر کردن به گذشته بیشتر وقت شبانه روز شما را میگیرد.
- ذهن فعال، همان که به شما امید میدهد، کم کم غیرفعال شده از بین میرود و پس از آن به اصطلاح شما بی دلیل حوصله و حس و حال ندارید.
- قدرت تصمیمگیری را از شما میگیرد.
- شما را نا امید کرده و شما را از ادامه رسیدن به اهدافتان منع میکند.
مرحله ششم: لنگر کشتی را بکشید
وقتی کشتی به بندر میرسد و پهلو میگیرد، لنگر خود را در آب رها میکند تا امواج، آن را حرکت ندهند. اما برای حرکت مجدد، لنگر را از آب میکشند و به مسیر جدید ادامه میدهد.
کشتی وجود خیلی از ما انسانها مدتهاست که پهلو گرفته است . لنگر کشتی، ما را محکم به زمین وصل کرده است. دوستان نزدیک ما لنگرهای ما هستند. آنها باعث شدند ما پهلو بگیریم، از حرکت کردن منصرف شویم. بمانیم، زنگ بزنیم و نابود شویم.
این دوستان با جملات: نه تو نمیتوانی، فکر کردی چقدر قدرت داری، مگر دنیا چقدر ارزش دارد، همه مردها مثل هم هستند، همه زنها آمدهاند تا مردها به مرگ طبیعی نمیرند، باعث میشوند شما برای خود قفسی بسازید و برای همیشه خود را نفرین شده و قربانی گذشته ببینید.
سعی کنید این لنگرها را در زندگی خود پیدا کرده و برای همیشه از آب بکشید و از بین ببرید.
مرحله هفتم: ذهن را برنامهریزی کنید
زندگی اشتباه حاصل از نداشتن برنامه است و طلاق حاصل زندگی اشتباه میباشد.
پس از طلاق، نداشتن برنامهریزی ذهن، یعنی نابودی کامل شما و آینده شما.
خیلی ساده است، روش اشتباه زندگی گذشته باعث شده شما استقلال مالی نداشته باشید.
احتمالاً شغل خوبی ندارید. شاید فرزند شما کودک کار شود یا اینکه مانند همسالان خود استقلال مالی نداشته باشد. تجربهی رابطه تلخ باعث شده شما با دیگران و حتی خانواده خود رابطهای نداشته باشید. خلافهای کوچک شما اکنون قدرتمند و بزرگ میشوند.
اگر بتوانید ذهن را برای سه سال، یک سال، یک ماه و یک روز آینده برنامهریزی کنید و این برنامهریزی را هر روز پیگیری کنید نه تنها از این اوضاع متلاطم نجات پیدا خواهید کرد بلکه زندگی طلایی خود را خواهید ساخت.
انجام هفت مرحله فوق به شما قدرتی برای پرواز به سوی هدفهای جدید میدهد.
منتظر نظرات طلایی شما دوست عزیز در پایان همین صفحه هستیم.
قدرت های اصلی جهان در درون شماست آنها را به کار گیرید و جهان را مال خود کنید. امیدوارم همیشه در حال تغییر باشید.
ابوذریعقوبی
در ادامه، آموزشهای بیشتر در این زمینه را کسب نمایید.
2 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
اولین باری که دیدمش فکر می کردم هیچ کس تودنیا پیدا نمیشه که اینطور منو درک کنه اما اولین سیلی که روز پس از عقد ازش خوردم تازه تونستم با این مفهوم که چقدر بیمار بود فراموش کنم این مقاله خیلی خوب بود باشگاه رو میرفتم وبقیه موارد رو هم انجامش میدم
ازتون خواهش میکنم کامنت منو انتشار بدین.همسرنامهربان من ازت ممنونم که باعث شدی با خیانتت من از تو دل بکنم وبرای همیشه اونهمه زجر رو تموم کنم نفرینت نمی کنم وامیدوارم با نفر جدید خوب زندگی کنی .بقول مرحله ششم این مقاله من لنگرم رو کشیدم ودارم رو خودم کار میکنم تا بهترین خودم باشم.ممنون بابت توضیحات این مقاله.
من تازه از همسرم جدا شدم و واقعاً نیاز داشتم چنین مقالهای رو بخونم. این روزا کارم این شده بود خاطرات رو مرور کنم و فکر می کردم باید برای اینکه حالم خوب بشه به این چیزا فکر کنم نکاتی که درباره حذف خاطرات و برنامهریزی ذهن گفته شده، خیلی به من کمک کرد تا با دید بهتری به آینده نگاه کنم. مرسی بابت این راهنماییهای ارزشمند