فهرست مطالب این صفحه
چالش خشم
احساس خشم در سنین مختلف متفاوت است.انسان در سنین مختلف تجربههای متفاوتی را دارد و با توجه به این تجربه از خود واکنش نشان میدهد.چالشهای زندگی در هر مقطع سنی متفاوت است.این موضوع باعث شده شخص از زندگی کنونی خود برداشت دیگری نسبت به دوران گذشته داشته باشد . اما به طور معمول شخصی که در دو دهه اول زندگی شخصیتی پرخاشگر داشته به احتمال زیاد در ادامه زندگی این راه را ادامه خواهد داد.تنها یکی از دلایل زیر باعث می شود شخص مسیر بهتری برای بروز احساسات و ارتباط با فضای بیرون خود پیدا کند:
اتفاق بدی که در اثر خشونت شخص بوجود آمده است (مثل از دست دادن نزدیکان در اثر خشونت در رانندگی )
حل شدن یک مشکل بزرگ (مثل حل شدن مشکل مالی برای همیشه)
تاثیر مستقیم شخص جدید در رفتار شخص(مثل ازدواج که در نتیجه آن همسر شخص باعث تغییر رفتار شخص میشود)
شخص از رفتار خود خسته شده یا به نوعی به خود میآید و تصمیم میگیرد که رفتار خود را با روشهای مختلف همچون آموزش تغییر دهد.
نمونههای خشم
اگر نوجوان هستید بارها دعوای خود با خواهر کوچکتر را دیدهاید.
اگر جوان هستید شاید یک درگیری خیابانی را دیدهاید.
اگر زندگی مشترک دارید لحظه خشمگین شدن خود را نسبت به عشق خود دیدهاید.
به راستی چرا لحظهای میرسد که ما از فردی که عاشق او هستیم عصبانی شده و احساس بدی نسبت به او پیدا میکنیم؟ یا اینکه به واسطه یک اشتباه یا سوءتفاهم در رانندگی ،ِ یک درگیری بزرگ شکل میگیرد.
افرادی که از سلامت روانی برخوردار هستند بلافاصله پس از اینکه خشم خود را بروز میدهند اظهار تأسف میکنند و از این کار خود شرمنده میشوند و در ادامه تلاش میکنند تا اشتباه خود را جبران کنند.این افراد تا مدتها اشتباه خود را فراموش نمیکنند و شاید با دیگران در مورد کاری که انجام دادهاند،بااحساس پشیمانی صحبت میکنند.
ما در این مقاله به این افراد کمک میکنیم تا بتوانند خشم خود را کنترل کنند تا چنین تجربههای تلخی در زندگی آنها تکرار نشود . در ادامه تکنیکهایی به شما ارائه میدهیم که باعث میشود تغییر بزرگی در خود ایجاد کنید.
انجام تکنیکهای زیر باعث میشود شخص نسبت به اتفاقات و رویدادها واکنش کمتری داشته باشد و با آرامش بیشتری با پیرامون خود برخود داشته باشد و عکسالعمل خوبی از خود نشان دهد.
تکنیک اول: الگوی خشم را تغییر دهید!
اگر خشمگین هستید به احتمال زیاد به یکی از والدین خود که بیشتر خشم خود را بروز میدهد شبیه هستید. این یعنی احتمالا ایشان الگوی خشمگین شدن شما میباشد.البته این موضوع مشخص نمیکند که پدر یا مادر شما سرمنشا و عامل همه خشمها و اشتباهات شما هستند. اگر سن شما زیر بیست سال است،سعی کنید شخص دیگری را برای این کار الگو قرار دهید.مثلا شخصی که به شما احساس آرامش میدهد. این فرد باید از لحاظ عاطفی به شما نزدیک باشد.اما اگر میانسال هستید،سعی کنید در جمعهایی حضور پیدا کنید که باعث میشوند رفتارهای جدیدی جایگزین رفتارهای کنونی شما درون وجودتان قرار بگیرد.فقط یک نکته را در نظر بگیرید که رفتار جدید در زندگی شما مخرب نباشد.(مثل مصرف مواد مخدر)
تکنیک دوم: خشم دیگران را نقد کنید!
افراد به طور معمول منتقدان خوبی هستند.یعنی به راحتی زندگی دیگران را نقد میکنند.من این کار را تایید نمیکنم.اما اگر چنین شخصیتی دارید سعی کنید رفتار اطرافیان خود را بررسی کنید. اگر رفتاری از نظر شما از روی خشم بود آن را مشخص کنید و به خود آموزش دهید که چنین رفتاری را نداشته باشید.البته سعی کنید در کنار این بررسی خود را نیز کمی تحلیل کنید.ببینید کدام تصمیم یا فعالیت شما به خشم ختم میشود.مورد بعدی اینکه رفتار دیگران را با رفتار خود مقایسه کنید.ببینید افراد در موقعیتهای مشابه موقعیت شما که خشمگین میشوید چه واکنشی از خود نشان می دهند که خشمگین نمیشوند.
تکنیک سوم: سریع قضاوت نکنید!
آنطور که مشخص است زود قضاوت کردن دیگران اولین مکانیزم ذهن برای تحلیل یک رویداد است.ریشه اصلی این مشکل عزت نفس پایین افراد است که در مورد این مشکل در محصول ساخت سکوی عزت نفس و اعتماد به نفس به طور کامل پرداختهایم ،اما اگر بخواهیم بصورت کوتاه بیان کنیم ،از کودکی آموزش والدین به گونهای بوده که از روی تشویق یا تنبیه شخص همیشه دیگران را مقصر اتفاقات میدانند .همین مسئاله باعث شده تا در سنین بالاتر افراد دیگران را بدون محاکمه در ذهن خود اعدام کنن.سعی کنید اگر شخصی با اتفاقی به شما ضربه زده یا مشکلی به وجود آورده که باعث خشم شما شد، ابتدا با آرامش به حرفهای او گوش دهید. سوء تفاهمها را همان اول کار پیدا کنید. در نهایت تحلیل کنید، اگر شما به جای آن شخص بودید چگونه مانع از وقوع مشکل میشدید؟
تکنیک چهارم : ساعتی برای آرامش مشخص کنید!
در طول روز ساعتی را مشخص کنید تا آرامش را تمرین کنید. همانطور که خشم را تمرین کردید و اکنون استاد خشم و غضب هستید .
یک ساعت از طول روز را برای ایجاد عادتهای آرامش مشخص کنید. پزشک برای درمان بیمار دارویی را تجویز می کند و به او تذکر میدهد در ساعتی مشخص مصرف کند. داروی خشم، تمرین آرامش است. تا زمانی که شما لحظات شیرین آرامش را تجربه نکنید و از آن لحظات خاطرات شیرین را در ذهن خود ثبت نکنید،ذهن شما تفاوت آرامش و خشم را درک نخواهد کرد و برای آن ارزشی در خود ایجاد نمیکند و در نتیجه برای رسیدن به آرامش تلاش نخواهد کرد.حتما میپرسید چرا؟ دلیل آن این است که ذهن به چیزهایی که تجربه کرده علاقه نشان میدهد که دوباره تجربه کند چون در مورد آن موضوع قبلا اطلاعاتی دارد.
این تمرین آرامش میتواند یک ساعت شنا، دوچرخه سواری، کوهنوردی و یا ورزشهای غیر رزمی باشد.
البته طبیعت همیشه آرامش را برای شما بوجود میآورد یک روز بارانی، یک روز برفی، قدم زدن در یک پارک زیبا و دیدن یک رودخانه آرام همه اینها میتوانند آرامش را به شما هدیه کنند.
تکنیک پنجم: هورمونهای بدن را تنظیم کنید!
کمبود هورمون استروژن بیشتر باعث اضطراب و عصبانیت میشود. هورمون های دیگر هم هستند که در موقعیتهای مختلف باعث میشود اتفاقات روحی مخصوص به آن موقعیت شکل بگیرد .
خواب کافی و تغذیه سالم باعث تنظیم هورمونهای بدن می شود.
از طرف دیگر مصرف دخانیات، مواد مخدر و مشروبات الکلی باعث به هم خوردن سیستم اصلی تنظیم هورمونهای بدن میشود. همچنین هورمونها از رفتارها دستور میگیرند این دستور جواب رفتار نامتعارفی است که انجام میدهیم.
به صورت کلی زمانی که شخص فعالیت روزانه دارد میبایست وعدههای غذایی منظمی را مصرف کند. بیشتر افرادی که نمیتوانند اعصاب خود را کنترل کنند صبحانه را از زندگی خود حذف کردهاند و حتی ناهار را عصر میل مینمایند.این کار باعث میشود در تصمیمگیری دچار مشکل شده و خطاها و مشکلات زیادی در زندگی خود تجربه کنند.
5 تکنیک فوق، پلی برای رسیدن به آرامش بود.
برای از بین بردن کامل خشم در قسمت زیر با ما همراه باشید.
منتظر نظرات طلایی شما دوست عزیز در پایان همین صفحه هستیم.
قدرت های اصلی جهان در درون شماست آنها را به کار گیرید و جهان را مال خود کنید. امیدوارم همیشه در حال تغییر باشید.
ابوذریعقوبی
بدون دیدگاه
مقالهتون واقعاً عالی بود! تکنیک تغییر الگوی خشم رو خیلی دوست داشتم. من همیشه فکر میکردم خشم یه چیز ذاتیست، اما حالا متوجه شدم میتونم با تغییر الگوها و یادگیری رفتارهای جدید، خشمم رو کنترل کنم. ممنون از این راهکارهای عملی
من به خاطر اینکه نتوستم خودمو کنترل کنم با همسایمون درگیر شدم وباورتون نمیشه دقیقا زمانی که دانشگاه تهران قبول شده بودم 5ماه رفتم زندان دانشگاه هم به خاطر سابقه من منو ثبت نام نکرد
من اگه بخوام خشم دیگران رو نقد کنم خب حتما خشم مادرم رو نقد می کنم یه وقتهایی از کارهای بابام عصبانی میشه که من خودمم میترسم
من همیشه با زود قضاوت کردن مشکل داشتم و این باعث میشد خیلی زود عصبانی بشم. تکنیک سوم بهم کمک کرد تا بفهمم چطور میتونم قبل از قضاوت، به حرفهای طرف مقابل گوش بدم و سوءتفاهمها رو حل کنم.باید ازتون کمک بگیرم تا به یه شرایط سالمی برسم